سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دلها را روى آوردن و روى برگرداندنى است اگر دل روى آرد آن را به مستحبات وادارید ، و اگر روى برگرداند ، بر انجام واجبهاش بسنده دارید . [نهج البلاغه]
بشنو این نی چون حکایت می کند
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» کار، اشتغال و تولید از دیدگاه امام على علیه السلام 1

مقدمه

هر نظام اقتصادى که یکى از وظایف مهم خود را ایجاد زمینه کار، اشتغال و افزایش تولید بداند، به‏طور طبیعى نخست شرایط مناسب بینشى، رفتارى، ارزشى و فرهنگى کار، اشتغال و تولید را فراهم مى‏کند. آن‏گاه مکانیزم‏هاى اقتصادى را هماهنگ و سازگار با عناصر فرهنگى به‏کار مى‏گیرد. بى‏شک کاستى باور و بینش در مورد کار مثبت و ضعف ارزشى تلاش و پشتکار در سطح جامعه، رفتارهاى متناسب با شکوفایى تولید و اشتغال را به‏شدت تحت‏تأثیر قرار مى‏دهد و درنهایت مکانیزم عرضه و تقاضاى کار را بى‏کشش مى‏سازد. در چنین وضعیتى نه متغیر دستمزد در جانب عرضه کارساز است و نه متغیر سود و درآمد در جانب تقاضا مى‏تواند نقش چشمگیرى داشته باشد.

از این رو ابتدا، جایگاه نیروى انسانى عامل کار را از جهت بینشى و فلسفى در تدبیر جهان، و آن‏گاه بعد جامعه‏شناختى این عامل و در نهایت اصول و شرایط اقتصادى کار، اشتغال و تولید را از دیدگاه امام على ـ علیه‏السلام ـ برمى‏رسیم.

گفتار اول: جایگاه فلسفى نیروى انسانى در رابطه با طبیعت

در تدبیر تکوینى و اداره واقعى جهان ماده، انسان جایگاه فعال و اثرگذار خود را دارد . به طبیعت این‏گونه نباید نگاه کرد که نسبت به‏نیازهاى انسان بیگانه است؛ همچنان‏که نباید انسان را به‏گونه‏اى نگریست که گویى طبیعت در مقابل او مانند دژى تسخیرناپذیر و مقاوم خلق شده است. هم طبیعت آن‏چنان خلق وتدبیر شده است که منافع ونیازهاى انسان را در دل خود جاى داده و هم انسان آن‏گونه است که مى‏تواند برطبیعت سلطه متناسب خود را پیدا کند. امام على ـ علیه‏السلام ـ در فراز زیر به همین قدرت انسان بر استخدام و تسخیر طبیعت اشاره مى‏فرماید: بدانید زمینى که شما را بر پشت خود مى‏برد، و آسمانى که بر شما سایه مى‏گسترد، پروردگار شما را فرمان بردارند و برکت آن دو بر شما نه از راه دلسوزى است و نه به‏خاطر جستن نزدیکى و نه به امید خیرى است که از شما دارند، بلکه به سود شما مأمور شدند و گردن نهادند، و براى مصلحت شما برپاشان داشتند، و ایستادند. (1) انسان بدین‏گونه آفریده نشده است که بر قسمتى از طبیعت تسلط پیدا کند و قسمتى دیگر از قلمرو بهره‏بردارى‏هاى او خارج بماند. و اهل زمین را از نهانگاه زمین برآورد و آنان‏را با همه وسائل زندگى در روى زمین قرار داد. سپس خداوند سبحان سطوح بى‏آب و علف زمین را که آب‏هاى چشمه‏سارها به بلندى‏هاى آن سطوح نمى‏رسید و جویبارهاى رودخانه‏ها وسیله‏اى براى رسیدن به آن سطوح پیدا نمى‏کردند، رها نفرمود و ابر نمودار براى آن سطوح مرتفع که مرده‏هاى آنها را احیا کند و گیاهش را برویاند، خلق کرد. (2) این تسخیر بدان جهت انجام مى‏پذیرد که انسان برخى از نیازهاى اساسى را مى‏باید از دل این طبیعت استخراج کند. در تدبیر جهان، این رمز و راز مورد توجه مدبر آن بوده است که آن‏را عقیم و نازا نسبت به برخى از خواسته‏هاى طبیعى انسان وانگذارد. انسان روى زمین نیازمند آب و غذا است و طبیعت مادى نیز این آب و غذاى مورد نیاز را در نهان خود نهفته دارد. خداوند سبحان با این [خلقت عظیم‏] توشه [مادى و معنوى‏] براى مردم و روزى براى جانوران عنایت فرمود ... او حضرت آدم را پس از توبه بر زمین فرود آورد تا با نسل خود زمین را آباد نماید. (3) در این نظام هستى زمین را با همه استعدادهاى بى‏شمارش مهد و گاهواره انسان و با همه گستردگى‏اش فراش و زیرپاى او قرار داد. پس آن‏را براى آفریدگان خویش همچون گاهواره کرد، و چون بستر برایشان بگسترد. (4) توجه به جایگاه فلسفى و بینشى انسان در رابطه با طبیعت، از آن رو در خور امعان نظر است که اولا انسان در چرخه تولید عاملى اساسى است، و حتى در به‏دست آوردن تکنولوژى و به‏کارگیرى فن تولید مى‏باید برنیروى انسانى به‏عنوان عامل سرنوشت‏ساز، توجه درخور جایگاه فلسفى و واقعى او شود؛ ثانیا این طبیعت هرچند مقهور انسان و بهره‏رسان مى‏شود، همه داده‏هاى خود را بدون زحمت و رنج علمى حساب شده در اختیار انسان مى‏گذارد و انسان نیز بدون تلاش و آگاهى از راز و رمز گسترده و پیچیده طبیعت نمى‏تواند آن‏را مهد پیشرفت خود قرار دهد؛ ثالثا در وابستگى عینى طبقات جامعه به یکدیگر و تأثیرگذارى هر طبقه بر سرنوشت دیگر طبقات، موقعیت ممتاز سه‏طبقه تولیدکننده کالا و خدمت (صاحبان صنعت، کشاورزان و بازرگانان) آن‏گونه که در کلام امام على ـ علیه‏السلام ـ انعکاس یافته، تبیین شود. (5)

گفتار دوم: ساحت جامعه‏شناختى کار، اشتغال و تولید

بررسى ابعاد گوناگون جامعه‏شناختى کار، اشتغال و تولید، مى‏طلبد که مفاهیم هنجار، ارزش و فرهنگ به‏طور فشرده تبیین شود تا این‏که هریک از روایات، گفتمان‏ها و رفتارهاى امام على ـ علیه‏السلام ـ در جایگاه متناسب و منطقى خود مورد استشهاد و استدلال قرار گیرد و اگر دستورى به عنوان هنجار یا روایتى در بعد ارزشى کار یا رفتارى به‏عنوان تجلى فرهنگ کار به ما رسیده است، به‏طور صحیح و منطقى بدان‏ها استناد شود.

الف. هنجار

رفتارها در سطح جامعه بدون «شیوه» انجام نمى‏پذیرند. بنابراین هنجار یعنى مقیاس و قاعده رفتار که نه فقط افراد براى انجام کارها از آن پیروى مى‏کنند، بلکه در عین حال رفتار انسان‏ها نیز با آن سنجیده مى‏شود. (6) این قواعد رفتارى براساس میزان مقبولیت آنها نزد افراد جامعه، به‏طور طبیعى و متعارف و یا براساس دستور مافوق، به هنجارهاى درونى (7) و بیرونى (8) تقسیم پذیرند.

ب. ارزش

ارزش، عبارت است از یک نوع درجه‏بندى و امتیازبندى پدیده‏ها ـ اعم از رفتار و اشیا از جهت خوبى و بدى، مثبت و منفى. اهمیت ارزش از آن جهت است که ارزیابى ما نسبت به اشیا و رفتارهاى خود و دیگران مبنا و ملاک قرار مى‏گیرد. از این رو ارزش موجب مى‏شود که جهت رفتارها مشخص شود و درنتیجه جهت‏گیرى ارزشى شکل گیرد. (9) نکته اساسى که باید بدان توجه داشت و در بحث ارزش کار مى‏توان از آن استفاده کرد، این است که نیازهاى انسان‏ها بدون وسیله و واسطه ارضا نمى‏شوند؛ مثلا براى تأمین نیاز به همسر پول و براى تحصیل پول، کار و تلاش ضرورى است. از این رو تأمین نیاز به همسر، ارزشى است که زنجیره تحصیل پول و کار در راستاى آن قرار مى‏گیرد. هم دسترسى به همسر ارزش مى‏شود و هم تحصیل پول از راه کار. بر همین اساس مى‏توان ارزش را به صورت زیر تقسیم کرد:

.1 ارزش غایى

آنچه که بالذات و به خودى خود براى انسان ارزشمند است، ارزش غایى نامیده مى‏شود.

.2 ارزش ابزارى

آنچه که خود ارزش ندارد، بلکه وسیله‏اى است براى دستیابى به امر دیگرى، ارزش ابزارى دارد. در واقع چون در جهت رسیدن به مطلوب واقعى قرار گرفته است، ارزشمند شده است. این تقسیم‏بندى از آن رو است که همه رفتارهاى ارزشى، ارزش بالذات ندارند؛ همچنان‏که همه آنها ارزش ابزارى تلقى نمى‏گردند.

ج. فرهنگ

مجموع ویژگى‏هاى رفتارى و عقیدتى اکتسابى اعضاى جامعه را مى‏توان فرهنگ آن جامعه دانست . (10) عنصر تعیین‏کننده در این تعریف، «اکتساب» است که از یک طرف فرهنگ را از پدیده‏ها و رفتارهایى که نتیجه وراثت و زیست‏شناختى است، متمایز مى‏سازد، و از طرف دیگر موجب مى‏شود که همه بخش‏هاى زندگى انسان‏ها را شامل شود.

با توجه به اینکه ویژگى اساسى و قوام و ماهیت فرهنگ به عنصر اکتسابى بودن آن است، مى‏توان چنین نتیجه گرفت که قواعد و نرم‏هاى اجتماعى که براى تأمین نیازها و ارزش‏هاى جامعه‏اند، بخشى از فرهنگ آن جامعه را پدید مى‏آورند. رفتار کارى در جامعه قاعده و نرم دارد. اگر این قاعده و نرم کار مفید باشد، یا کار مفید شیوه تأمین نیازهاى مختلف جسمى، روحى و اجتماعى در سطح جامعه تلقى شود، فرهنگ کار و تلاش به‏طور مثبت شکل گرفته است. در مقابل اگر از روش بیکارى یا کار غیرمفید، یا کارهاى زیان‏آور، تأمین نیاز شد، فرهنگ مناسب کار شکل نگرفته است. به دیگر سخن، قاعده و نظم کارى جامعه هرگاه براساس کار سازنده همراه با دقت و پشتکار انجام پذیرد ـ به‏گونه‏اى که کار با مشخصات فوق جایگاه هنجارى داشته باشد و تخلف از آن ناهنجارى به حساب آید ـ و یا این‏که کار با ویژگى‏هاى مثبت آن، تأمین‏کننده موقعیت، احترام و عزت نفس در سطح روابط اجتماعى تلقى شود، عنوان ارزش اجتماعى به خود مى‏گیرد، و در این صورت کار مفید همراه با دقت و ابتکار، وارد حوزه «فرهنگ» مى‏شود و طبعا فرهنگ مناسب کار و بهره‏ورى کار، شکل مى‏گیرد.

بنابراین در صورتى که کار مفید با بهره‏ورى بالا اولا در سطح وسیع در بین اکثر افراد جامعه گسترش یابد و در واقع به «هنجار» تبدیل شود. ثانیا یک ارزش تلقى شود، کار مثبت و سازنده، هم «هنجار» مى‏شود و هم «ارزش» و به‏طور طبیعى فرهنگ مناسب و کارساز کار تحقق یافته و کارکرد مثبت خود را در زمینه تأمین نیازهاى اساسى جامعه از قبیل علم، تکنولوژى آموزش، بهداشت، معمارى، کشاورزى، امور دفاعى، ارتباطات، قضاوت، اقتصاد، ورزش و... ارائه مى‏دهد؛ زیرا «هنجار» و «ارزش» دو عنصر اساسى فرهنگ به حساب مى‏آیند. اما چگونه مى‏توان پدیده رفتارى همانند کار مفید و سازنده را در سطح جامعه تبدیل به «هنجار» و «ارزش» نمود تا این‏که وارد قلمرو فرهنگ جامعه شود؟

هنجارآفرینى

براى تبدیل یک پدیده رفتارى به «هنجار» مى‏باید بین آورنده هنجار و مخاطبان و اعضاى جامعه و پدیده موردنظر، رابطه مثبت وجود داشته باشد. فردى که هنجار را مى‏آورد، مى‏باید اعضاى جامعه او را پذیرفته باشند و آنچه که به عنوان هنجار در پیام خود دارد، مى‏باید مورد نیاز جامعه باشد تا این‏که از آن استقبال شود. با این پیش فرض‏ها، این پدیده رفتارى به سرعت تبدیل به هنجار مى‏گردد. (11) براین اساس اگر نسبت عملى و گفتارى امام على ـ علیه‏السلام ـ در مورد کار و تلاش مفید و منظم به جامعه رسانده شود، بى‏شک جامعه به‏طور طبیعى آن‏را به‏عنوان «هنجار» و «ارزش» مى‏پذیرد. زیرا سیره هنجارآورى همانند او که از نظر جامعه اسوه کامل در تمام ابعاد حیات فردى، اجتماعى، دنیوى و اخروى است، به‏سرعت الگو و مقیاس رفتارى جامعه خواهد شد. به‏شرط این‏که سیره وى آن‏طور که از متون اسلامى استفاده مى‏شود، شفاف و بى‏پیرایه به مخاطبان و اعضاى جامعه، هماهنگ با نیاز زمان ابلاغ گردد. به دیگر تعبیر، باور و شناخت اعضاى جامعه در هر زمان نسبت به گفتار و رفتار امام على ـ علیه‏السلام ـ در مورد اصل کار مفید، انواع کار، بهره‏ورى کار، نظم کارى و دیگر چالش‏هاى فرهنگ کارى که جامعه با آن دست به گریبان است، بهترین زمینه‏اى است که این گفتار و رفتار تبدیل به هنجار و ارزش گردد؛ به‏شرط این‏که روح زمان در این سنن کارساز دمیده شود و حساسیت‏هاى زمانه در ابلاغ این سنن مورد غفلت پیام‏رسانان قرار نگیرد. اکنون سنت رفتارى و آن‏گاه سنت گفتارى او را در وجوه مختلف کار برمى‏رسیم:

.1 سنت رفتارى امام على علیه السلام

شیوه عملى آن حضرت اشتغال به اصل کار مفید بود؛ بدون این که شکل کار براى او مطرح باشد . این‏که برخى تصور مى‏کنند که اگر انسان براى خود کار کند، با موقعیت اجتماعى او سازگار است و اگر براى دستمزد باشد، جایگاه اجتماعى او حفظ نشده است. فرهنگ کار مى‏طلبد که موقعیت اجتماعى افراد، کار و تلاش را این‏گونه طبقه‏بندى نکنند؛ بلکه در نگرش جامعه، موقعیت اجتماعى باید نسبت به انواع کار حساسیت منفى نداشته باشد و هر کار مفید و سازنده‏اى عزت و احترام اجتماعى را به دنبال داشته باشد و هیچ نوع کار سازنده‏اى با موقعیت و جایگاه اجتماعى افراد، ناسازگار تلقى نگردد. امام على ـ علیه‏السلام ـ بر طبق نص زیر در بیرون مدینه اجیر شد تا آب حمل کند: روزى در مدینه گرسنگى شدید بر من عارض شد. در اطراف مدینه به‏دنبال کار بودم. زنى را دیدم که مقدارى کلوخ جمع کرده و مى‏خواهد آن‏را گل کند. با او قرار گذاشتم هر ظرف آب در ازاى یک دانه خرما. شانزده ظرف آب آوردم تا این‏که دستانم تاول زد. پس مقدارى آب نوشیدم و از زن در مقابل کار خرما خواستم؛ او هم شانزده دانه خرما به من داد. نزد پیامبر ـ صلى‏الله علیه وآله ـ آمدم و جریان را گفتم و با هم خرما خوردیم». (12) در روز دیگر بیل بدست مى‏گیرد و زمین را آماده کشت مى‏نماید. امام صادق ـ علیه‏السلام ـ فرمود: على‏بن ابى‏طالب ـ صلوات‏الله علیه با بیل زمین را آماده کشت مى‏کرد. (13) در روایت دیگر فرمود: امام على ـ علیه‏السلام ـ از خانه خارج مى‏شد، در حالى که با خود بار هسته خرما حمل مى‏کرد. (14) بر همین اساس ابن ابى‏الحدید درباره آن حضرت چنین تصریح مى‏نماید: او با دستان خود کار مى‏کرد. هماره زمین را کشت و آبیارى، و هسته خرما را غرس مى‏نمود و در عین حال بعد از آباد کردن، مزارع را وقف فقرا مى‏نمود. (15) بنابراین سنت عملى حضرت علیه السلام اشتغال به کار مفید و سازنده بوده است. در نظر او مکانت و موقعیت ممتاز اجتماعى او هیچ‏گاه تنافى با اصل کار کردن و یا کار براى دیگران نداشت. مهم در رفتار و سیره عملى آن حضرت، کار مثبت و سازنده بود و از این جهت مى‏تواند اسوه و الگوى کامل کار مفید براى جامعه اسلامى باشد.

.2 سنت گفتارى امام على علیه السلام

روایاتى که از امام على ـ علیه‏السلام ـ درباره کار و تلاش نقل شده است، از جهت هنجارى بودن و ارزشى بودن مفاد آنها، بهره‏ورى کار، نظم کارى، به چند دسته تقسیم مى‏شود:

الف. هنجار بودن کار و ناهنجار بودن تنبلى:

امام على علیه السلام مى‏فرماید: مبغوض مى‏دارم کسى را که نسبت به کار حیات مادى‏اش تنبل و بى‏اعتنا است؛ زیرا کسى که نسبت به زندگى دنیایش چنین است، در مورد آخرتش تنبل‏تر و بى‏اعتناتر است. (16) و در روایت دیگر فرمود:

هرچند کار و تلاش همراه با زحمت و رنج است، بیکارى پیوسته منشأ فساد و تباهى است. (17) ب. ارزشى بودن کار: هر پدیده اعم از رفتار و کالا که براى رفع نیاز انسان به کار مى‏آید، ارزش پیدا مى‏کند. مثلا گرسنگى یک نیاز است و ماده غذایى که این نیاز اساسى را اشباع مى‏نماید، ارزش و مطلوبیت ابزارى پیدا مى‏کند. کار و اشتغال نیز چون وسیله و طریق تأمین نیازهاى گوناگون مادى انسان است، ارزش ابزارى دارد؛ همچنان‏که بیکارى به‏طور طبیعى منشأ فقر و تنگدستى و ناکام ماندن خواسته‏هاى انسان مى‏گردد و درنتیجه ارزش ابزارى منفى به خود مى‏گیرد.

امام على ـ علیه‏السلام ـ در این باره مى‏فرماید: آن‏گاه که پدیده‏ها با یکدیگر جفت و جور شدند، تنبلى و ناتوانى نیز در کنار هم قرار گرفتند، فقر و تنگدستى را پدید آوردند . (18) در این روایت فقر که پدیده‏اى منفى، و بیکارى عامل و منشأ آن است، ارزش ابزارى منفى پیدا مى‏کند. در مقابل کار و تلاش، ارزش ابزارى مثبت دارد. همچنان‏که در روایت زیر کارهاى مختلف، سبب و طریق معیشت تلقى شده است: ان معایش الخلق خمسة: الامارة والعمارة والتجارة والاجارة والصدقات واما وجه العمارة فقوله تعالى هو انشأکم من الارض واستعمرکم فیها (19) فاعلمنا سبحانه انه قد امرهم بالعمارة لیکون ذالک سببا لمعایشهم لمایخرج من الارض من الحب والثمرات ومما جعله الله معایش للخلق. (20) این روایت در وسیله بودن کارهاى مختلف جهت تأمین معیشت انسان صراحت دارد. در دیگر نظامهاى اجتماعى نیز عنصر کار ارزش ابزارى دارد و چون انسان در حیات طبیعى‏اش به دنبال تأمین نیازهاى معیشتى خود مى‏باشد و کار براى رفع این نوع نیازها است و در نتیجه نقش ارزش ابزارى مى‏یابد، بر همین اساس در تئورى‏هاى علم اقتصاد در مورد نیروى کار در جانب عرضه، متغیر اصلى را دستمزد به حساب مى‏آورند. از منظر این تئورى‏ها انسان اقتصادى، انسان طبیعى است که نگرش، منش و رفتار او تأمین نیازهاى طبیعى فردى ـ اجتماعى خود است. در واقع این نیازهاى طبیعى است که انگیزه‏هاى متفاوت را به عامل مؤثر در پیدایش پدیده کار، تبدیل مى‏کنند. انسان طبیعى بر پایه این انگیزه‏ها، دست به کار و تلاش مى‏زند و بى‏شک تا آن‏جا که این انگیزه‏ها برد و کشش دارند، عامل کار (نیروى انسانى) تلاش مى‏نماید . این انگیزه‏ها به‏طور فشرده عبارتند از: انگیزه‏هاى بیرونى مانند نیازهاى اقتصادى، میل به پیوستگى به دیگران، کسب عزت و احترام در جامعه، و انگیزه‏هاى درونى همچون تمایل به تحرک و فعالیت، تجربه و شناسایى موقعیت و خودیابى. (21) این انگیزه‏هاى بیرونى و درونى هرچند از این جهت که عامل کار براساس انگیزه بیرونى وسیله هدف دیگرى قرار مى‏گیرد، و براساس انگیزه درونى، خود هدف مى‏شود نه وسیله، باهم تفاوت دارند، ولى در هر دو فرض کار در راستاى تأمین نیازهاى طبیعى انسان قرار مى‏گیرد. انسان طبیعى خواسته‏هاى طبیعى دارد که کار و تلاش یا یکى از این خواسته‏ها است (ارزش غایى طبیعى) یا وسیله‏اى است براى تأمین نیازهاى دیگر (ارزش طبیعى ابزارى). از روایتى هم که کار را در زمینه عمارت و آبادانى یکى از عوامل و اسباب معیشت معرفى مى‏کند، مى‏توان ارزش طبیعى ابزارى کار را استفاده کرد. نکته اساسى که باید بدان توجه داشت، این است که انسان طبیعى، نیازهاى طبیعى دارد و عنصر کار را وسیله این نیازهاى طبیعى قرار مى‏دهد . از این جهت کار داراى ارزش ابزارى است؛ ولى اگر همین انگیزه‏هاى طبیعى را به‏گونه‏اى به حیات انسانى ـ نه طبیعى ـ ارتباط بدهیم، کار نیز ارزش غایى مى‏یابد.

براساس آموزه‏هاى دینى، اگر کسى به انگیزه دستمزد گرفتن و تأمین معیشت و رفاه خود و خانواده خود، کار و تلاش کند، یک درجه از تقوا را تحصیل کرده است و براساس این انگیزه کار ارزش غایى پیدا مى‏کند، نه ارزش ابزارى؛ زیرا چنین کارى در واقع یک نوع انجام وظیفه دینى است. امام على ـ علیه‏السلام ـ در دو روایت زیر، همین نوع ارزش را مى‏شناسانند : هیچ تلاش صبح هنگامى در راه خدا به فضیلت کار صبح هنگام، در جهت رفاه و آسایش فرزند و خانواده نمى‏رسد. (22) کسى که از سر دلسوزى بر پدر یا فرزند یا همسر به دنبال امر دنیایش باشد، چهره او در قیامت همانند ماه شب چهارده است. (23) در واقع این نوع روایات، در قوى‏ترین انگیزه انسان طبیعى براى کار و تلاش و تحصیل درآمد، خدشه نمى‏کنند؛ بلکه همین انگیزه طبیعى را جهت مى‏دهند. به این صورت که تلاش و تحصیل درآمد براى معیشت خود و خانواده را یکى از وظایف و مسئولیت‏هاى دینى او مى‏شمرند. با این جهت جدید، ارتباط انگیزه طبیعى از حوزه حیات طبیعى قطع، و وابسته به حیات انسانى مى‏شود و در سایه همین جهت‏یابى انگیزه ماهیت کار و تلاش به‏علاوه ماهیت فیزیکى، حقوقى، اجتماعى، اقتصادى، جوهره ارزشى نیز پیدا مى‏کند. اگر این جهت‏یابى انگیزه طبیعى کار نبود، ویژگى‏هاى فیزیکى، حقوقى، اجتماعى، اقتصادى را داشت، ولى ماهیت ارزشى نداشت؛ همچنان‏که از روایت زیر همین واقعیت را مى‏توان استفاده کرد: مردى به امام صادق ـ علیه‏السلام ـ گفت: دنبال دنیا هستم و رسیدن به آن را دوست دارم. امام پرسید: براى چه رسیدن به دنیا را دوست دارى؟ جواب داد: براى این‏که نیازهاى خود و خانواده‏ام را برآورده و با آن به صله رحم، صدقه، حج و عمره بپردازم. امام فرمود: «این طلب دنیا نیست، بلکه طلب آخرت است . (24) انسان طبیعى مى‏کوشد نیازهاى مادى‏اش را با درآمد حلال پاسخ گوید. اما همین انسان طبیعى مى‏تواند جهت دیگرى به انگیزه طبیعى خود بدهد: به این صورت که درآمد خود را در راه اداى وظایف و مسئولیت‏هاى مختلف دینى‏اش به کار اندازد. در این صورت همان انگیزه با این جهت‏یابى، جوهره فعالیت اقتصادى را تغییر مى‏دهد و واقعیت ارزشى بدان مى‏بخشد. بنابراین کار و تلاش مى‏تواند درجه‏اى از فضیلت را بیافریند و ارزشى غایى ـ ذاتى داشته باشد. این شیوه، بخشى از رویکرد ارزشى کار است. به همین جهت تعبیر مى‏شود که درجه‏اى از تقوا و ارزش را مى‏تواند داشته باشد، بخش دیگر این رویکرد را مى‏توان عمیق‏تر مطرح نمود و در سایه آن مى‏باید تلاش و کار على‏بن ابى‏طالب ـ علیه‏السلام ـ را به‏مثابه الگو و هنجار اجتماعى جامعه انسانى در هر زمانى تفسیر کرد. این رویکرد را که در واقع یکى از چالشهاى اجتماعى جامعه ما است با نام تقواى اجتماعى کار برخواهیم رسید.

بهره‏ورى کار

پدیده بیکارى یکى از مشکلات جدى جوامع امروزى، و مهم‏تر از آن بیکارى پنهان است که در واقع روى دیگر سکه کاهش بهره‏ورى کار به حساب مى‏آید. جامعه ما نیز در کنار بیکارى حاد و فراگیر، مشکل کاهش بهره‏ورى را نیز رنج دارد. (25) این کاهش بهره‏ورى عوامل گوناگون دارد که باید در جاى مناسب خود بررسى علمى شود. آنچه در این‏جا باید بدان توجه شود، این است که امام على ـ علیه‏السلام ـ سفارش مى‏فرماید که هر کارى را باید با علم و مهارت لازم پیش برد. کار با دانش و مهارت همانند گام برداشتن در طریق روشن است. (26) ارزش هر فردى به اندازه حسن و درستکارى او است. (27) طبیعى است که با کاربردى کردن دو عنصر مهارت و درستکارى مى‏توان بهره‏ورى کار را افزایش و در نتیجه بیکارى پنهان جامعه را کاهش داد.

تقواى اجتماعى کار

در نظام‏هاى اجتماعى، انگیزه کار در قشرهاى متوسط، تحصیل درآمد است، و در قشر مرفه، کسب موقعیت اجتماعى؛ زیرا برخى مشاغل مى‏تواند موقعیت اجتماعى ویژه در پى داشته باشد . معمولا در نظام‏هاى اجتماعى قدرت‏سالار، هر شغلى که به رأس هرم قدرت، بیش‏ترین ارتباط و تعامل را داشته باشد، موقعیت اجتماعى مهم‏ترى را فراهم مى‏سازد. بر همین اساس تنها انگیزه کار، همیشه تحصیل درآمد نیست، بلکه گاه کسب موقعیت اجتماعى است. (28) در این گونه نظام‏ها ممکن است فردى توان لازم کارى یا امانت و درستکارى شغلى را نداشته باشد ولى مسئولیت آن کار را به‏عهده گیرد و این پدیده معمولى و متعارفى است که نیاز به بحث ندارد. در نظام‏هاى اجتماعى شایسته‏سالار، شایستگى شغلى و مهارت، عامل تعیین‏کننده است. کسى که شغلى را عهده‏دار مى‏شود، توان همه‏جانبه آن کار را باید داشته باشد؛ بدون این توان، شایستگى معنا ندارد. اکنون مفهوم تقواى اجتماعى کار، معطوف به شایستگى کار به معناى غنى آن است. ممکن است از واژه «تقوا» و «شایستگى کارى» چنین فهمیده شود که مراد رعایت حدود شرعى و قانونى کار است؛ یعنى هرکس تا آن‏جا که براى او مقدور است، این حدود را مورد توجه قرار دهد و در میدان کار آنها را زیرپا نگذارد؛ ولى چنین تفسیرى نمى‏تواند حدود توان و قدرت کارى را هم پوشش دهد. مثلا اگر پزشکى حدود شرعى و قانونى کار خود را رعایت کند و دست به کار طبابت شود، هرچند توان متعارف این شغل را نداشته باشد، بر اساس این تعریف باید بتوان گفت که تقواى پزشکى را رعایت کرده است؛ اما اگر توان و مهارت کارى را در مفهوم تقواى کارى وارد کنیم، این مفهوم در نهان خود دو عنصر را به یک نسبت شامل مى‏شود: یکى امانت دارى که همان رعایت حدود شرعى و قانونى کار است، و دیگرى توان و مهارت کارى. تقواى کارى در روابط اجتماعى مى‏طلبد که نسبت به آن کار هم درست‏کار و امین بود و هم توان‏مند و ماهر، و به طور طبیعى هر مقدار که مهارت بیش‏ترى باشد، خدمت بیش‏ترى مى‏توان به‏جامعه ارائه داد و هر مقدار که بتوان خدمت بیش‏تر و حساس‏ترى ارائه داد، فضیلت وتقواى بیش‏ترى را کسب کرده‏ایم.

در این صورت موقعیت اجتماعى مهم‏ترى را در نظام شایسته‏سالار تحصیل کرده‏ایم. ولى این موقعیت اجتماعى دقیقا در گرو کیفیت بهتر کار ـ هم از جهت مهارت و هم از جهت درستکارى ـ است. با این رویکرد در درک مفهوم تقوا و جامعیت آن، باید شیوه امام على ـ علیه‏السلام ـ را در مورد کار و تلاش تفسیر کرد، و آن‏را الگو و هنجار کارى جامعه قرار داد؛ چه این‏که کار و تلاش آن حضرت، نمادى از مهارت و درستکارى و اخلاص است.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( پنج شنبه 87/5/3 :: ساعت 10:29 صبح )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

مرنجان و مرنج
عزاداری از سنت های پیامبر اکرم (ص) است
سعادت ابدی در گرو اشک و عزاداری بر سیدالشهدا علیه السلام
سبک زندگی قرآنی امام حسین (علیه السلام)
یاران امام حسین (ع) الگوی یاران امام مهدی (عج)
آیا شیطان به دست حضرت مهدی علیه السلام کشته خواهد شد؟
ارزش اشک و عزا بر مصائب اهل بیت علیهم السلام
پیوستگان و رهاکنندگان امام حسین علیه السلام
امام حسین علیه السلام در آیینه زیارت
پیروان مسیح بر قوم یهود تا روز قیامت برترند!
نگاهی به شخصیت جهانی امام حسین «علیه السلام»
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 408
>> بازدید دیروز: 133
>> مجموع بازدیدها: 1366593
» درباره من

بشنو این نی چون حکایت می کند

» فهرست موضوعی یادداشت ها
دینی و مذهبی[871] . عشق[360] . آشنایی با عرفا[116] . جدایی از فرهنگ[114] . موسیقی[66] . داستانک[2] . موعود . واژگان کلیدی: بیت المال . صحابی . عدالت . جزیه . جنایات جنگ . حقوق بشردوستانه . حکومت . خراج . علی علیه‏السلام . لبنان . مالیات . مصرف . مقاله . منّ و فداء . ادیان . اسرای جنگی . اعلان جنگ . انصاری . ایران . تقریب مذاهب . جابر .
» آرشیو مطالب
نوشته های شهریور85
نوشته های مهر 85
نوشته زمستان85
نوشته های بهار 86
نوشته های تابستان 86
نوشته های پاییز 86
نوشته های زمستان 86
نوشته های بهار87
نوشته های تابستان 87
نوشته های پاییز 87
نوشته های زمستان87
نوشته های بهار88
نوشته های پاییز88
متفرقه
نوشته های بهار89
نوشته های تابستان 89
مرداد 1389
نوشته های شهریور 89
نوشته های مهر 89
آبان 89
آذر 89
نوشته های دی 89
نوشته های بهمن 89
نوشته های اسفند 89
نوشته های اردیبهشت 90
نوشته های خرداد90
نوشته های تیر 90
نوشته های مرداد90
نوشته های شهریور90
نوشته های مهر 90
نوشته های تیر 90
نوشته های مرداد 90
نوشته های مهر 90
نوشته های آبان 90
نوشته های آذر 90
نوشته های دی 90
نوشته های بهمن 90
نوشته های اسفند90
نوشته های فروردین 91
نوشته های اردیبهشت91
نوشته های خرداد91
نوشته های تیرماه 91
نوشته های مرداد ماه 91
نوشته های شهریور ماه91
نوشته های مهر91
نوشته های آبان 91
نوشته های آذرماه91
نوشته های دی ماه 91
نوشته های بهمن ماه91
نوشته های بهار92
نوشته های تیر92
نوشته های مرداد92
نوشته های شهریور92
نوشته های مهر92
نوشته های آبان92
نوشته های آذر92
نوشته های دی ماه92
نوشته های بهمن ماه92
نوشته های فروردین ماه 93
نوشته های اردیبهشت ماه 93
نوشته های خردادماه 93
نوشته های تیر ماه 93
نوشته های مرداد ماه 93
نوشته های شهریورماه93
نوشته های مهرماه 93
نوشته های آبان ماه 93
نوشته های آذرماه 93
نوشته های دیماه 93
نوشته های بهمن ماه 93
نوشته های اسفند ماه 93
نوشته های فروردین ماه 94
نوشته های اردیبهشت ماه94
نوشته های خرداد ماه 94
نوشته های تیرماه 94
نوشته های مرداد ماه 94
نوشته های شهریورماه94
نوشته های مهرماه94
نوشته های آبان ماه94

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
پیام شهید -وبگاه شهید سید علی سعادت میرقدیم
کنج دل🩶
همراه با چهارده معصوم (علیهم السلام )ویاران-پارسی بلاگ
دانشجو
(( همیشه با تو ))
بر بلندای کوه بیل
گل رازقی
نقاشخونه
قعله
hamidsportcars
ir-software
آشفته حال
بوستــــــان ادب و عرفــان قـــــــرآن
سرباز ولایت
مهندس محی الدین اله دادی
گل باغ آشنایی
...عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
وبلاگ عقل وعاقل شمارادعوت میکند(بخوانیدوبحث کنیدانگاه قبول کنید)
بهارانه
*تنهایی من*
بلوچستان
تیشرت و شلوارک لاغری
اقلیم شناسی دربرنامه ریزی محیطی
کشکول
قدم بر چشم
سه ثانیه سکوت
نگارستان خیال
گنجدونی
بهارانه
جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی
نگاهی نو به مشاوره
طب سنتی@
سرچشمـــه فضیـلـــت ها ؛ امـــام مهــدی علیــه السلام
اکبر پایندان
Mystery
ermia............
پلاک آسمانی،دل نوشته شهدا،اهل بیت ،و ...
اسیرعشق
چشمـــه ســـار رحمــت
||*^ــــ^*|| diafeh ||*^ــــ^ *||
کلّنا عبّاسُکِ یا زَینب
جلال حاتمی - حسابداری و حسابرسی
بهانه
صراط مستقیم
تــپــش ِ یکــ رویا
ماییم ونوای بینوایی.....بسم الله اگرحریف مایی
سلحشوران
گیاه پزشکی 92
مقبلی جیرفتی
تنهایی افتاب
طراوت باران
تنهایی......!!!!!!
تنهای93
سارا احمدی
فروشگاه جهیزیه و لوازم آشپزخانه فدک1
.: شهر عشق :.
تا شقایق هست زندگی اجبار است .
ماتاآخرایستاده ایم
هدهد
گیسو کمند
.-~·*’?¨¯`·¸ دوازده امام طزرجان¸·`¯¨?’*·~-.
صحبت دل ودیده
دانلود فایل های فارسی
محقق دانشگاه
ارمغان تنهایی
* مالک *
******ali pishtaz******
فرشته پاک دل
شهیدباکری میاندوآب
محمدمبین احسانی نیا
کوثر ولایت
سرزمین رویا
دل نوشته
فرمانده آسمانی من
ایران
یاس دانلود
من.تو.خدا
محمدرضا جعفربگلو
سه قدم مانده به....
راز نوشته بی نشانه
یامهدی
#*ReZa GhOcCh AnN eJhAd*#(گوچـی جـــون )
امام خمینی(ره)وجوان امروز
فیلم و مردم
پیکو پیکس | منبع عکس
پلاک صفر
قـــ❤ــلـــــب هـــــای آبـــــی انــ❤ـــاری
اسیرعشق
دل پرخاطره
* عاشقانه ای برای تو *
farajbabaii
ارواحنا فداک یا زینب
مشکات نور الله
دار funny....
mystery
انجام پروژه های دانشجویی برای دانشجویان کنترل
گل یا پوچ؟2
پسران علوی - دختران فاطمی
تلخی روزگار....
اصلاحات
گل خشک
نت سرای الماس
دنیا
دل پر خاطره
عمو همه چی دان
هرکس منتظر است...
سلام محب برمحبان حسین (ع)
ادامس خسته من elahe
دهکده کوچک ما
love
تقدیم به کسی که باور نکرد دوستش دارم
گروه اینترنتی جرقه داتکو
مدوزیبایی
من،منم.من مثل هیچکس نیستم
Tarranome Ziba
پاتوق دختر و پسرای ایرونی
اسرا
راه زنده،راه عشق
وبلاگ رسمی محسن نصیری(هامون)(شاعر و نویسنده)
وب سایت شخصی یاسین گمرکی
حسام الدین شفیعیان
عکسهای سریال افسانه دونگ یی
ܓ✿ دنـیــــاﮮ مـــــــن
Hunter
حسام الدین شفیعیان
دهکده علم و فناوری
اسیرعشق
دختر باحال
*دلم برای چمران تنگ شده.*
♥تاریکی♡
به یادتم
باز باران با محرم
تنهایی ..............
دوستانه
هرچه می خواهد دل تنگم میذارم
زندگی
نیلوفر مرداب
فقط طنزوخنده
تینا!!!!
شیاطین سرخ
my love#me
سرزمین خنگا
احکام تقلید
•.ღ♥ فرشتــ ـــ ـه تنهــ ــ ــایی ♥ღ.•
فوتسال بخش جنت (جنت شهر )
حقیقت صراط
...دیگه حسی نمونده
زیر اسمان غربت
شهید علی محسنی وطن
سکوت(فریاد)
عاشقانه ها
خودمو خدا تنها
دانستنی های جالب
ermia............
حجاب ایرانی
عرفان وادب
دل خسته
عاشقانه های من ومحمد
هر چه میخواهد دله تنگت بگو . . .
sharareh atashin
mehrabani
khoshbakhti
______>>>>_____همیشگی هااا____»»»»»_____>>>>
دخترونه
قلبی خسته ازتپیدن
عشـ۩ـق یـ۩ـعنی یـ۩ـه پــ۩ـلاک......
تینا
مذهب عشق
مناجات با عشق
داستان زندگی من
دهاتی
دکتر علی حاجی ستوده
عاشق فوتبال
کشکول
حاج آقا مسئلةٌ
صدا آشنا
کد بانوی ایرانی
اموزش . ترفند . مقاله . نرم افزار
« یا مهدی ادرکنی »
وبلاگ تخصصی کامپیوتر - شبکه - نرم افزار
::::: نـو ر و ز :::::
توکای شهر خاموش

.: اخـبـار فـنـاوری .:
Biology Home
شــــــــــــــهــــدای هــــــــــــــســـتــه ایـــــــــــــ
مثبت گرا
تک آندروید
امروز
دانستنی / سرگرمی / دانلود
°°FoReVEr••
مطلع الفجر
سنگر بندگی
تعصبی ام به نام علی .ع.
تنهایی.......
دلـــــــشــــــــکســـــته
عاشقانه
nilo
هر چی هر چی
vida
دلمه پیچ, دستگاه دلمه پیچ Dolmer
هسته گیر آلبالو
آرایشگری و زیبایی و بهداشت پوست
عکس های جالب و متحرک
مرکز استثنایی متوسطه حرفه ای تلاشگران بیرجند
دیجی بازار
نمونه سوالات متوسطه و پیش دانشگاهی و کارشناسی ارشد
bakhtiyari20
زنگ تفریح
گلچین اینترنتی
روستای اصفهانکلاته
پایه عکاسی مونوپاد و ریموت شاتر بلوتوث
سرور
عاطفانه
سلام
بخور زار
اشک شور
منتظران

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان





































































































» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» طراح قالب